ساده بگیر

حرف دل

ساده بگیر

حرف دل

لعنت به ...

گاهی وقتا نمیفهمی داری چیکار میکنی. گاهی وقتا کاری رو میکنی که دست خودت نیست.

آخه یه سری اتفاقات وقتی حسشون میکنی باعث میشن مغزتو از دست بدی. باعث میشن دستات بلرزن. باعث میشن ته دلت خالی بشه.


  

آخه هیچی بدتر از این نمیتونه باشه که بعد اینکه از دستش دادی و ازش دور شدی بفهمی که اصلا خوب نیس. بفهمی که حال دلش ... .

همش خودتو میخوری همش خودتو آزار میدی.

خب به تو ک گفت برو. گفت نمیخوامت. چرا حالا نگرانشی

مگه تصمیم نگرفته بودی باهاش حرف نزنی ؟

چرا ازش حالشو میپرسی؟

جرا دست و پات شل شد تا فهمیدی حالش خوب نیس .

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.